روایتی عجیب در سینما حقیقت

یکی از فیلم‌های امسال جشنواره سینما حقیقت فیلمی است که اسپانسر آن اتاق بازرگانی تهران است و سوژه‌اش تامین اجتماعی. درواقع فیلم با ابراز نگرانی راوی از خطر ورشکستگی سازمان تامین اجتماعی شروع می‌شود و سعی می‌کند با استناد به سخنان پراکنده جمعی از مدیران ارشد سابق و فعلی حوزه‌های رفاه و تامین اجتماعی دلایل مشکلات مالی سازمان را توضیح بدهد.

روایتی عجیب در سینما حقیقت
کد خبر : ۱۷۷۸
0
مدت مطالعه :
لینک کوتاه کپی شد

یکی از فیلم‌های امسال جشنواره سینما حقیقت -که به نمایش آثار مستند می‌پردازد- فیلمی است که اسپانسر آن اتاق بازرگانی تهران است و سوژه‌اش تامین اجتماعی است.

اینکه سرمایه‌دارها و بازرگان‌های عضواتاق بازرگانی تهیه‌کننده یا حامی مالی سینما باشند نه چیز بدی است و نه جدید. اما از آنجا که سوژه فیلم‌شان تامین اجتماعی است موضوع بودار می‌شود.

درواقع فیلم با ابراز نگرانی راوی از خطر ورشکستگی سازمان تامین اجتماعی شروع می‌شود و سعی می‌کند با استناد به سخنان پراکنده (و تقطیع شده) جمعی از مدیران ارشد سابق و فعلی حوزه‌های رفاه و تامین اجتماعی دلایل مشکلات مالی سازمان را توضیح بدهد.

اما طوری از حرف‌های‌شان استفاده شده که انگار آن‌ها هم با این ادعا که «تامین اجتماعی مانع تولید و ضد کارفرمایان» است همداستانند!

اما در ادامه کار دو اتفاق دیگر رخ می‌دهد؛ اول این که عملا تمام کاسه-کوزه‌ها برسر نهاد دولت و بدهی‌های کلان آن به سازمان شکسته می‌شود، و دوم این که از زبان تعدادی از کارفرمایان با استناد به برخی مشکلات اداری و اجرایی، حملات مستقیم حواله تامین اجتماعی می‌شود.

زیر این چتر باران می‌بارد

برخی اعضای اتاق‌های بازرگانی که معمولا دل خوشی از تامین اجتماعی ندارند جلوی دوربین این مستند که عنوانش «زیر این چتر باران می‌بارد» است نشسته‌اند و از این گفته‌اند که چقدر تامین اجتماعی (که دراصل نهادی حامی کارگران است و حق بیمه آن‌ها را از کارفرمایان، دولت و نیز خود کارگران می‌گیرد) بد است و ضدتولید و باعث و بانی شکست کسب‌وکارها…

چرا بازرگان‌های اتاق باید فیلم علیه تامین اجتماعی بسازند؟

دعوای کارگر-کارفرما در همه‌جای دنیا یک دعوای قدیمی است. یکی از نهادهایی که در دنیا راه افتاد تا این تنش‌ها را کم کند و از منافع کارگران در برابر قدرت و ثروت و به وقت بیماری، حوادث، بیکاری، ازکارافتادگی وپیری و سالمندی حمایت کند تامین اجتماعی است.

تامین اجتماعی روی کاغذ یک نهاد عمومی است که سه بال آن کارگران و کارفرمایان و نهاد دولت هستند. دولت قرار است کاره‌ای نباشد و صرفا نظارت کند که حقوق کارگران و کارفرمایان درست رعایت ‌شود و ضمانت کند از منابع این سازمان برای تامین آینده کارگران استفاده می‌شود.

کارفرمایان هم باید هر ماه معادل ۲۷درصد حقوق کارگران را به عنوان حق بیمه آن‌ها به تامین اجتماعی بدهند. ۷ درصد از این مبلغ را خود کارگران پرداخت می‌کنند و ۲۰درصدش را کارفرما. ۳ درصد هم دولت باید روی این پول بگذارد تا مجموع آن بشود ۳۰ درصد و به عنوان منبعی برای تامین حقوق بازنشستگی، مستمری ازکارافتادگی، بیمه بیکاری و هزینه‌های درمانی و … کارگران نزد تامین اجتماعی ذخیره شود.

کارگران چه می گویند

کارگران می‌گویند کارفرمایان مطابق قانون می‌توانند هزینه بیمه را بر روی قیمت تمام شده خدمات و کالاهای‌شان بکشند، درحالی که اگر بر اجرای قانون تامین اجتماعی نظارت نشود خیلی از کارفرمایان تلاش می‌کنند هرطور شده از زیر بار حق بیمه دربروند و استدلالشان این است که تامین اجتماعی هزینه اضافه‌ای است روی دست آن‌ها.

سیاست‌گذاران رفاهی و کارشناسان اقصادی به ویژه نهادگرایان اعتقاد دارند یکی از راه‌های کاهش شکاف طبقاتی و کمک به رفاه بیشتر طبقه کارگر؛ نهادهای حمایت‌گری چون تامین اجتماعی‌اند و ضربه به تامین اجتماعی به معنای رو در رو قراردادن کارفرمایان و نیروی کار، کاهش انگیزه و امید کارگران و نهایتاً اختلال در امنیت اجتماعی و اقتصادی خواهد بود.

نظر منتقدان

منتقدان این فیلم و حرکت اتاق بازرگانی استدلال‌شان این است که وقتی صحبت از سه‌جانبه‌گرایی (همکاری کارگر-کارفرما-دولت) در تامین اجتماعی است چرا باید با یک نگاه یک‌سویه و غیراصولی؛ فقط بر طبل منافع کارفرماها کوبید؟ آن‌هم با مدیوم سینما و توسط عواملی که به نظر می‌رسد شناخت درستی از ماموریت و ساختار تامین اجتماعی نداشته‌اند.

به نظر می‌رسد از فیلم‌های کلیشه‌ای دهه شصت که کارفرماها را ثروتمندانی مرفه و بی‌درد تصویر می‌کردند رسیده‌ایم به فیلم‌هایی علیه طبقه کارگر آن‌هم با حمایت مالی کارفرماها! کارگرانی که به تعبیر این فیلم‌ها، خودشان و نهادهای حمایت‌کننده‌ آن‌ها جز زیاده‌خواهی و خرج روی دست دیگران گذاشتن کاری ندارند.
منبع : روزاروز

کد خبر : ۱۷۷۸
0
۰
ارسال نظر