بهزاد فراهانی: بزرگان از سوالهای گلشیفته رهایی نداشتند
دختر کوچکم گلشیفته که امروز از من دور هست یادم هست کتابهای انگلیسی مرا میخواند و به جان کتابهای من میافتاد.
به گزارش وقت صبح ، بهزاد فراهانی در گفت و گو با روزنامه همشهری گفت: «ما خانواده اهل هنری هستیم و همه میدانند. پسرم که موزیسین و نقاش و بازیگر است؛ دخترانم نیز موزیسین و بازیگرند.
همسرم نیز بازیگر و نقاش است و دکتری هنر از فرانسه دارد. شاید بگویند چون من و همسرم در جامعه هنری فعالیت داشتهایم پس فرزندان ما همچنین شدهاند. من اینها را قبول ندارم.
در کتابخانه من شاید بیش از ۳۰-۲۰ هزار جلد کتاب باشد! دختر کوچکم گلشیفته که امروز از من دور هست یادم هست کتابهای انگلیسی مرا میخواند و به جان کتابهای من میافتاد.
خانه من محل رفتوآمد بزرگان فرهنگ و هنر بود. امکان نداشت این بزرگان از سؤالهای کوچک و بزرگ این دختر رهایی پیدا کنند. پس سبب این نبود که چون من و همسرم هنرمند بودیم فرزندان ما نیز چنین شدند.
سبب اصلی عشق و شیفتگی و همچنین سختکوشی بوده.
هنر مثل دوی ماراتن است
من در کلاسهایم همیشه به بچهها میگویم که هنر در کشورهای عقب نگه داشته شده یا به قول روشنفکرها جهان سوم، مثل دوی ماراتن است.
شما وقتی یک ماراتنیست هستید که این ۴۲ کیلومتر را دویده باشید و به آن کیلومتر آخر رسیده و از خط عبور کرده باشید.
اینطور نیست که هر وقت رسیدید و هرقدر توانستید بدوید و بعد ماراتنیست لقب بگیرید.
.
اگر امروزه میبینید که برخی از هنرمندان نخوانده و کارنکرده و نیاموخته شدهاند شخصیتهای هنری و نسبت به مفاهیم و مضامین هنر بیسوادند و صرفاً با چهره و قد و قواره مطرح میشوند، چنین چهرههایی مانا نخواهند بود. چنین هنرمندانی فخری خوروش و فاطمه معتمدآریا نخواهند شد.
برای ماندگار شدن جان کندن لازم است. زندگی هر کدام از ما را که مرور کنید متوجه میشوید چه گردنهها و گذرگاههای سختی وجود داشته که عبور از آن برای هر کسی امکانپذیر نبوده.
نسل جوان اگر عاشق ورود به هنر در هر رشته است، باید بسیار بخواند و بسیار ببیند و بسیار تجربه کند.