ویدئو/ دیالوگ های منشوری نوید محمدزاده و آزاده صمدی در تئاتر!

در تئاتری به نام “بالاخره این زندگی مال کیه؟” نوید محمدزاده که نقش بیمار را بازی می کرد دیالگوهایی با بار اروتیک به پرستار می گوید.

ویدئو/ دیالوگ های منشوری نوید محمدزاده و آزاده صمدی در تئاتر!
کد خبر : ۳۵۸۶۵
0
مدت مطالعه :
لینک کوتاه کپی شد

وقت صبح - ویدئویی که در فضای مجازی منتشر شده و در ادامه می بینید دیالوگ هایی بین نقش بیمار نوید محمد زاده و آزاده صمدی رد وب دل می شود که مربوط به یک نمایش قدیمی است.

این نمایش به کارگردانی اشکان خیل نژاد در سال 1393 ساخته شده است.

در آن نوید محمدزاده، آزاده صمدی، ندا گلرنگی، الهه شه پرست، محمد هادی عطایی، هومن کیایی، مینا کریمی جبلی، کیوان ساکت اُف، حمید رحیمی، شهاب الدین حسین پور، سینا بالاهنگ , محمد اشکان فر به هنرمندی پرداخته‌اند.

نقدی در مورد این نمایش

دادگران (جامعه‌شناس) اظهار داشت: « در مورد موضوع این نمایش یعنی «مرگ» باید به این نکته اشاره کنم که برخورد هر انسانی با این مقوله به منش اجتماعی و ریشه‌ی خانوادگی شخص برمی‌گردد؛ اینکه شخص در خانواده‌ای مرگ‌پرست تربیت شده باشد یا خانواده‌ای زندگی‌پرست، نگاه و جهان‌بینی او را مشخص می‌کند.»

 نوید محمدزاده و آزاده صمدی در تئاتری جالب.

وی در توضیح تفاوت شخصیت مرگ‌پرستان و زندگی‌پرستان اظهار داشت:«شخصیت‌های مرگ‌پرست معمولاً در زمان گذشته زندگی می‌کنند؛ به‌روز نیستند، بسیار مقراراتی و خشک عمل می‌کنند؛ مطلق‌گرا هستند، برای این شخصیت‌ها همه چیز سیاه یا سفید است.

اما زندگی‌پرستان، عاشق زندگی‌اند. ذات این شخصت، نرمال و طبیعی است. در این نمایش، شخصیت هریسون، شخصیت زندگی‌پرستی است.

او در زندگی اجتماعی موفق بوده است. استاد دانشگاهی که همیشه در حال خلق بوده و پایگاه اجتماعی خوبی داشته است.

این شخصیت، سطح آرزوها را برای خودش بالا برده بود، اما با حادثه‌ی غیرقابل پیش‌بینی مواجه می‌شود. اگر این شخص، مرگ‌پرست بود؛ هرگز به این اندازه به شهرت دست نمی‌یافت.»

دادگران درخصوص اینکه پس چرا شخصیتی زندگی‌پرست، به مرحله‌ای می‌رسد که مرگ را انتخاب می‌کند، گفت: «این انسان، یک انسان نرمال است و به هزینه و فایده‌ای که در جامعه دارد فکر می‌کند. این شخص توان حرکت ندارد بنابراین باید یک پرستار مدام مواظب او باشد.

خودِ هریسون در جایی از نمایش می‌گوید: من قبلا با دست‌هایم مجسمه می‌ساختم، الان فقط مغزم کار می‌کند… البته به همین خاطر، از اینکه انگل باشد و برای دیگران مزاحمت ایجاد کند؛ رنج می‌کشد. آگاهی، باعث رنج این شخص می‌شود نسبت به شخصی که فکر نمی‌کند.»

نمایش از نظر روانشناسی

خطیبی روان‌پزشک افزود:«در علم روانشناسی باید ببینیم هر فرد تحت چه شرایطی تصمیم می‌گیرد؟ در این نمایش، تماشاگران با مجسه‌ساز، همانندسازی (هم‌ذات پنداری) می‌کنند.

نمایش نوید محمد زاده

هرکدام از ما ممکن است بیمار مزمنی در منزل داشته باشیم و یا در اطراف‌مان دیده باشیم. اینکه فرد خلاق و حرفه‌ای در جامعه، ناگهان تمام توانایی‌های خود را از دست بدهد و همه‌چیز، در کمتر از یک‌ساعت برایش بی‌ارزش شود، موضوعی است که فرد را به چالش می‌کشد و تصمیم سختی باید بگیرد.»

خطیبی در مورد سایر شرایطی که باعث تصمیم‌گیری انسان در شرایط خاص و بحرانی می‌شود، گفت: «موضوع دوم این است که در شرایط خاص، ما دچار چه حالتی می‌شویم؟

طبق مطالعاتی که در آمریکا انجام شده و مشابه آن در ایران هم انجام شده است؛ اولین نگرانی فرد در لحظه‌ای که به او خبر مرگش را می‌دهند؛ از دست دادن اختیاراتش است. دومین نگرانی کاهش توانایی شرکت در فعالیت‌های لذت‌بخش است.

نویسنده‌ی این نمایش‌نامه در اصل داشت با استفاده از کلمات رکیک، انتقام از دست‌دادن لذت‌ها را می‌گرفت و سومین نگرانی انسان در این شرایط از دست‌دادن کنترل اعمالش است؛ انسان دلش می‌خواهد مرگ باعزت داشته باشد.»

نقد هنری

امیر پوریا،منتقد هنری درخصوص علاقه شخصی‌اش به این نمایش‌نامه گفت: «سال 87 که این متن ترجمه شد، من دنبال اجرای این نمایش‌نامه بودم وقتی نمایش‌نامه را خواندم تأثیری بر من داشت که فقط در ملودراماتیک‌‌ترین صحنه‌‌ی فیلم «پل‌های مدیسن کانتی» اثر کلینت ایستوود، تجربه کردم.»

وی با تحسین شیوه‌ی کارگردانی خیل‌نژاد، تصریح کرد: «من تمام جزییات این متن را حفظم، همه‌ی میزانسن‌ها و دیالوگ‌ها و فکر می‌کنم خیل‌نژاد به بهترین شکل آن را اجرا کرده است.

اگر می‌خواست برای اتاق‌ها دیوار بگذارد، ما سایر شخصیت‌ها و عکس‌العمل آن‌ها را نمی‌دیدیم، در عوض با شیوه‌ی راه‌رفتن کاراکترها، در و دیوار فرضی ایجاد کرده است.

‌با این شیوه‌ی میزانسن، در بعضی صحنه‌ها گویا همه بازیگران حضور دارند، مثل صحنه‌ی دادگاه که قاضی از همه می‌خواهد اتاق را ترک کنند اما باز هم همه‌ی کاراکترها حضور دارند. حتی خود هریسون حرف‌ها و عکس‌العمل‌های پرستاران را می‌شنود و می‌بیند. »

پوریا شخصیت بدمن نمایش‌نامه را انسانِ وظیفه‌شناس توصیف کرد و توضیح داد: «یک معادله‌ای در این درام شکل گرفته که بی‌نظیر است و آن ایجاد یک بدل از ضدقهرمان است که می‌خواهد به وظیفه‌اش عمل کند و بر سر راه قهرمان، مانع ایجاد می‌کند.

کد خبر : ۳۵۸۶۵
0
۰
ارسال نظر